امروز هیچ طلاقی ثبت نمی‌شود

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، این روز‌ها مفهوم ازدواج تغییر کرده است و این سنت حسنه با وجود قواعد دست و پاگیر، غول گرانی و تورم و رکود، کم‌رنگ‌تر از سابق شده است. همه این عوامل دست به دست هم داده‌اند تا نرخ ازدواج نسبت به ۱۰ سال قبل، تقریبا نصف شود و آمار‌های عجیبی از طلاق‌های زیاد به گوش برسد.

درحال حاضر به خانه بخت رفتن، دل شیر می‌خواهد و جیب پرپول. در این وادی سخت یک سری دل را به دریا می‌زنند و به هر ترتیبی که باشد ازدواج می‌کنند. یک سری هم شرایط مالی سد راهشان می‌شود و دیگر نمی‌توانند مسیر ازدواج را به راحتی طی کنند. عده‌ای هم با اینکه شرایط مالی خوبی برای ازدواج ندارند وام ازدواج را کلیدی برای شروع زندگی می‌دانند. آن‌ها زندگی خود را با ایستادن درصفی نیم میلیونی که هرماه تقریبا ۷۰ تا ۸۰ هزار نفر هم به آن اضافه می‌شود آغاز می‌کنند.

تزریق وام ازدواج به زندگی این جوانان ماه‌ها سوهان روح این زوج‌های جوان می‌شود. اما مسئله اصلی این است که حتی اگر بشود با وام و کمک‌هایی که می‌رسد ازدواج کرد، اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این زندگی ادامه خواهد داشت یا خیر. جدایی از مقوله ازدواج و تشویق جوانان امروز به این امر مقدس، ثبات و پایداری این امر موضوع با اهمیت تری است که باید دراولویت قرار گیرد.

رفتن به یک کلینیک مشاوره ازدواج و طلاق می‌توانست سوال‌های ذهنی ام را بهتر جواب دهد. تا زمانی که نوبتم شود حدود یک ساعت و نیم در کلینیک نشسته بودم. مدام جایم را عوض می‌کردم تا بتوانم با افرادی که مثل من منتظر نشسته بودند صحبت کنم و بپرسم چرا اینجا هستند؟ اغلب‌شان نیامده بودند که راه حلی برای پایداری زندگیشان بگیرند بلکه آماده بودند راهکاری دریافت کنند که یا جدا شوند یا زندگی بدون روابط عاطفی را در پیش بگیرند. حین صحبت با آن‌ها سخنی توجهم را جلب کرد. قطعا اینکه در مقوله‌ی ازدواج زن و شوهر باید مکمل هم باشند مشکلی نیست، ولی وقتی حرف‌های مراجعه کنندگان را شنیدم برایم تعجب آور بود. دلایلشان این بود که یکی ولخرج است و یکی مقتصد، یکی آرام است و دیگری شلوغ، یکی سنتی است و یکی مدرن و...

به نظرم رسید شاید ریشه‌ی طلاق‌ها و مشکلات عدیده‌ی زناشویی گا‌ها برگردد به دلایل خیلی ساده، اینکه تعاریف و درک درستی از واژگان نداریم. همیشه فکر می‌کنیم اگر متضاد یکدیگر باشیم می‌توانیم بهتر باهم زندگی کنیم، اما این طور نیست. قطعا اگر ازدواج فردی ولخرج با مقتصد را مصداق مکمل بودن بگذاریم، جز ایجاد تنش و مشکل امری صورت نمی‌گیرد، زیرا این تفاوت در بنیان‌های اصلی رفتاری است و برهم خوردن آن اغلب به جای ارامش عامل تنش است و هرگز مصداق مکمل بودن نیستند.

چندسالی است زمانی که در آستانه روز ازدواج قرار می‌گیریم مسئولین کشور با انجام مکاتبه‌هایی این روز را به روز بدون طلاق نامگذاری می‌کنند. این نامگذاری همیشه با انتقاد‌ها از سوی منتقدان مواجه است چرا که اعتقاد دارند اگر این روز طلاقی ثبت نشد روز‌های دیگر امکان این امر وجود دارد واین نامگذاری همیشه جنبه‌ی نمادین داشته است. در شرایط اقتصادی و اجتماعی اکنون که ازدواج امری دشوار شده است بهتر است علاوه بر حل این معضل مدیران اجرایی فکری هم برای ازدواج‌هایی که صورت گرفته و در حال نابودی است کنند. دادن وعده های پوچ   نه تنها هیچ راهی را حل نمی‌کند بلکه تا زمانی که این وعده ها عملیاتی نشود باز هم شاهد آمار بالای طلاق در جامعه اسلامی خواهیم بود.

به نظر در انتخاب‌های مهم و حیاتی مثل ازدواج به شدت نیازمند بازتعریف واژگان و اصطلاحات برای نسل جوانیم تا زخم خورده‌ی مسئله ساده‌ی واژگان نشوند و بتواند انتخاب درستی داشته باشند و قبل از تجربه ایی تلخ با دید درست تصمیم گیری کنند.

مکمل بودن زوجین یعنی همراه بودن. یعنی حتی پر کردن خلاء‌های جزیی رفتاری. زوج‌های جوان باید بدانند که بعد از ازدواج هیچ تغییری رخ نمی‌دهد بلکه اصرار در تغییر باعث مقاومت طرف مقابل، لج و لجبازی، دعوا و قهر و درنهایت منجر به طلاق می‌شود، پس اگر نمی‌خواهید با طلاق و تبعات آن روبه رو شوید، این ملاک‌ها را جدی بگیرید.




انتهای پیام/
http://qomefarda.ir/11619
اخبار مرتبط

نظرات شما