هر روز با یک شهید؛

حقوق ضعیفان را بگیرید و پایمال نکنید

درصورتی‌که مشاهده کردید حقی از ضعیفی پایمال شده با نهایت قدرت حق را گرفته ولو این‌که پدر و برادرتان باشد و به حق‌دارش برسانید.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا، شهید داود یوسفعلی فرزند رضا در سال ۱۳۳۳ در دستگرد چشم به جهان گشود. او در تاریخ بیست و پنجم دی‌ماه ۱۳۶۰ در جبهه بستان بر اثر اصابت خمپاره به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در ادامه وصیت‌نامه این شهید والامقام را می‌خوانید.
به نام خدا
پدر گرامی، مادر مهربان، برادران ارجمند، خواهران عزیز، دوستان بزرگوار امروز مورخ سیزدهم دی‌ماه ۱۳۵۹ در جبهه آبادان قسمت خانه‌های فرهنگی رودرروی دشمن اسلام و انسان و ایران بر آن شدم، چندجمله‌ای به‌عنوان وصیت برای شما بنویسم.
همیشه و در همه حال و با هر جو و شرایط الله را در نظر داشته باشید و برای رضای او از هیچ کوشش و تلاشی دریغ ننمایید.
همیشه و در همه حال و با هر جو و شرایط حق را بگویید و از حق تا پای جان و مال دفاع کنید. مبادا به‌خاطر مصلحت‌جویی سکوت اختیار کرده و حق را نگویید و ننویسید.
با همه‌کس و همه گروه و همه قشر معاشرت کرده و دوستی برقرار کنید تا زمانی که راه حق را می‌روند و از حق دفاع می‌کنند و زمانی که باخدا و خلق دشمنی کردند با آنان دشمنی کنید تا آخرین قطره خون و آخرین ریال مال.
مبادا به‌خاطر شخص خود با بندگان خدا دشمنی کنید و از روش‌های ناپسند مانند تهمت و غیبت و افترا استفاده کنید.
به اسلام و قرآن و امام و انقلاب و امت وفادار باشید و تا آخرین حد وجود و امکانات برای پیشبرد آن بکوشید و خود را قطره‌ای از دریای خروشان این ملت مسلمان انقلابی بدانید.
هرگز برای به‌دست‌آوردن مال دنیا و جاه و مقام و پست از خدا و قرآن و اسلام و امام و امت جدا نشوید و از کارهای زشت و ناپسند هر آنچه که سودمند و پر فایده باشد دوری جویید.
درصورتی‌که مشاهده کردید حقی از ضعیفی پایمال شده با نهایت قدرت حق را گرفته ولو این‌که پدر و برادرتان باشد و به حق‌دارش برسانید.
در هر فرصت ممکن از محضر عالمان و آگاهان استفاده کنید و سخن حق را از هر که باشد بپذیرید و مواظب باشید که در اینجا دچار منافقین و چاپلوسان نگردید؛ زیرا که در گول‌زدن، خیلی موذی و ماهرند.
در هر فرصت ممکن دوستان، اقوام و خانواده‌تان را به مسائل مذهبی و مملکتی آگاه سازید و مواظب باشید که از روش‌های ناپسند استفاده نکنید.
از مشکلات و نارسایی‌ها در زندگی نترسید و ناامید نشوید و با تمام امکانات سعی در برطرف نمودن آن سازید؛ زیرا بشر بدون مشکل وجود ندارد.
مبادا به‌خاطر مشکلات شخصی در زندگی خدایی ناکرده از امام و انقلاب و مسئولین انتقاد نموده و دچار یأس و ناامیدی گردید که هرگز خدا و خلق از شما نخواهند گذشت.
هرگز گول دشمنان اسلام و ایران و گول منافقان و ناآگاهان را نخورید.
با دشمنان اسلام و قرآن و امام و امت تاآخرین‌نفس مقابله کنید هر کس که باشد و هر زمان و اگر خدایی ناکرده به دست دشمن اسیر شدید هرگز فکر نکنید که اگر مطیع شوید و یا به امام و انقلاب بد بگویید دشمن آزادتان خواهد کرد.
خیر؛ اولاً سعی در توجیه نمودن آنان کنید خواه در دست سرباز دشمن خواه در زندان خواه در بیدادگاه دشمن و اگر وعده‌ووعید دادند و یا شکنجه کردند و یا تهدید به مرگ مبادا اسرار نظامی و یا غیرنظامی را در اختیار دشمن قرار دهید که خداوند و امت مسلمان هرگز از شما نخواهند گذشت و این عمل خیانت در تاریخ اسلام همچنان ثبت خواهد شد و درصورتی‌که در آن مرحله هم دشمن توجیه نشد، باز مبارزه نویی شروع شده و می‌توان با دست و اگر دستان را بستند با لگد و اگر پاهایتان را هم بستند با دندان و زبان و اگر زبانتان را بریدند با پاشیدن آب دهان بر روی دشمن و حتی اشاره با دشمن مقابله کنید.
در زمانی که نتوانستید رودرروی دشمن قرار گیرید و دمار از روزگارش برآورید در پشت‌جبهه تمامی امکانات و زندگی‌تان را در اختیار مجاهدین فی‌سبیل‌الله قرار دهید تا دین خود را ادا کرده باشید.
همیشه راست‌گو و درست‌کردار و خوش‌رفتار باشید و هرگز در امانت خیانت نکنید. آری گفتنی‌ها زیاد است و فرصت کم، چون در همین مدتی که این جملات را می‌نوشتم دشمن نابکار چندین بار نوشتنم را فرستادن خمسه‌خمسه قطع کرد و دوباره مشغول شدم زیر رگبار خمپاره و خمسه دشمن.
آری مقداری هم با هم درد دل کنیم؛ پدر، مادر، برادر، خواهر، دوستان، خویشان ناراحتی‌ها و سختی‌های زیادی برای من متحمل شدید. از نظر مادی و جسمی چون مدت زیادی بیمار بودم و ناراحتی‌هایی که خودتان می‌دانید. امیدوارم که باکرامت و بزرگواری‌تان مرا ببخشید و حلال کنید مخصوصاً تو مادر. ضمناً مادر من همه را بخشیدم. امیدوارم تو هم همه را ببخشی.
یادم هست مادر برای دفعه دومی که می‌خواستم به آبادان شهر مقاومت بیایم گفتی حالا ببینیم دعوای این‌ها چه می‌شود. " مقصود مسئولین مملکتی" ولی مادر بدان اسلام و امام و ایران و امت که برای آن‌ها نیست. من فرزند ضعیف و ناچیزی از اسلام و امام و ایران و امت هستم و برای تحقق‌بخشیدن به آرمان و اهداف آن‌ها تا آخرین قطره خون و آخرین نفس می‌جنگم و به مبارزه ادامه می‌دهم و بدانید که اسلام همیشه پیروز است و جنگ بین حق بر باطل هرگز شکست نخواهد خورد. جاء الحق و زهق الباطل – ان الباطل کان زهوقا
آری مادر یادم هست در موقع خداحافظی گفتی به من مادر برو! دلم می‌خواهد برای اسلام همه چیزم را بدهم؛ ولی این دفعه زود برگرد مثل دفعه گذشته به درازا نکشد.
مادر بدان به امیدی هستم که من و سایر برادران در جبهه‌ها با موفقیت کامل که همانا پیروزی حق بر باطل است برگردیم و تو مرا در آغوش کشی؛ ولی مادر بدان شاید صلاح باشد و خدا بخواهد دیدارمان به قیامت موکول شود. درصورتی‌که چنین شد، نه‌تنها ناراحت نباش؛ بلکه خوش‌حال باش و افتخار کن که فرزند ناچیزی را در راه اسلام و امام و ایران و امت هدیه کرده‌ای.
همان‌طور که نوشتم گفتنی‌ها بسیار است و فرصت کم.
یارویاور اسلام، قرآن، امام، امت و ایران باشید و دشمن سرسخت دشمنان اینان.
امیدوارم حق و حقیقت را پیشه خود سازید و از حق و حقیقت دفاع کنید و در زندگانی بردبار و صبور باشید.
به امید پیروزی اسلام، قرآن، امام، امت، ایران و نابودی دشمنان، منافقان، تجاوزگران و ابرقدرت‌ها و نوکران و حلقه به گوشان مانند صدام.


انتهای پیام/160


http://qomefarda.ir/41989
اخبار مرتبط

نظرات شما